خوب یا بد، من عاشق مردی خوش فکر شده بودم که بدون ساده لوحی خوش بین بود، بی واهمه از کشمکش و درگیری و مجذوب پیچیدگی جهان. او به طرز غریبی از اینکه چقدر کار باید انجام می شد، ابایی نداشت. او می گفت که از فکر ترک کردن من و دخترها به مدت طولانی وحشت دارد، اما مرتبا به من یادآوری می کرد که عشقمان چقدر ایمن و پایدار بود شبی، وقتی در اتاق مطالعه اش نشسته بودیم و بالاخره به طور واقعی درباره موضوع حرف می زدیم، دستم را گرفت و گفت: «ما می تونیم اوضاع رو اداره کنیم، درسته؟ ما قوی هستیم و باهوش، بچه هامون هم همین طور. همه چی درست می شه. ما از عهده اش بر می آییم.»
منظورش این بود که بله، رقابت انتخاباتی پرهزینه خواهد بود. باید از چیزهایی بگذریم-وقت با هم بودنمان، فضای خصوصی مان. هنوز برای پیش بینی اینکه دقیقا به چه میزان نیاز هست، زود بود، اما به حتم بسیار زیاد خواهد بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.